سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] کسى که ارج خود نشناخت جان خود را باخت . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :0
بازدید دیروز :4
کل بازدید :8595
تعداد کل یاداشته ها : 7
103/2/30
2:17 ص

موسیقی

گفتم که دلبر ما عشوه گر و لونده

گفتا برای قلبت اینگونه چاله کنده

گفتم که یار ما را لوس آفریدی یا رب

گفتا گناه مادر بر ما نبندی بنده

گفتم که دم به دم او اخلاق تازه دارد

گفتا تحملش کن بگذر به ناز خنده

گفتم که با غرورش آخر چه سازد این دل

گفتا بگو تکبر در وی بود کشنده 

گفتم بگیرم او را در زندگی شریکم 

گفتا دلت چه خواهد این قصه ها چرنده

گفتم که دل سپردم از کودکی به عشقش 

گفتا دگر چه خواهی بپر که مثل قنده 

گفتم که ترسم آخر با دیگری نشیند

گفتا تو را چو خواهد دل بر کسی نبنده

گفتم که دیگری هم دارد نظر به رویش

گفتا برو به سویش آخر تویی برنده

گفتم که جز غم دل چیزی ندارم آخر 

گفتا که در زمستان ما دان دهیم پرنده